tick

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

ابزار پرش به بالا

محکوم کردن توهین به پیامبر




پاکت سیگار

رو پاکت سیگار نوشته بود
"سیگار برای شما واطرآفیانتان زیان آور است"
تو دلم گفتم :تو یه نفر اطراف من پیدا کن
قول میدم
به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم...!



:: برچسب‌ها: سیگار, پاکت, زیان آور, تنها,
نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 12 شهريور 1393

توقف ممنوع

دور تا دورم خط قــــــــرمـــــــــز کشیده ام

وقتی تو در کنارم نباشی
در نزدیکی من
هر ک میخواهد باشد
تــــوقـــفـــــــ مـــــمـــنـــــوع ... !!!!



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 23 تير 1393

عادت

چیزی به نام فراموشی وجود نداره ...

فقط ...

دیگه به نبودش عادت میکنم...



:: برچسب‌ها: عادت, فراموشی, ,
نوشته شده توسط milad در یک شنبه 8 تير 1393

دلیل بودنم

دلايل بودنم را مــــــــرور ميکنم هر روز!

هر روز از تعدادشان کــــــــم ميشود!

آخرين باري که شمردمشان

تنها يک دليل برايم مانده بود..!

آنهــــــــــم ديدن تو بود !!



:: برچسب‌ها: دلیل, بودن, تو,
نوشته شده توسط milad در یک شنبه 8 تير 1393

نامه

از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک....
باور کن کار من نیست...
کار دل است...
دلم جایی میان نفسهایت گیر کرده است...
سخت ست ؛ ولی انگار باید بگویم خداحافظ ....

ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ .

برایت زیباترین روزها و بی دغدغه ترین لحظات را آرزومندم .

امیدوارم لیاقتت را داشته باشد آن که دستان گرم تو را در دست دارد .

خداحافظ ای خاطره ی ماندگار و سنگی در ذهن مشوش و یخی من .

دلم نمی آید تمام کنم ، ولی مگر می شود تا آخر دنیا نوشت و گفت ، وقتی خوانده نمی شوی و شنیده نمی گردی
خدا حافظ تمام خاطره های قشنگ روزهای ساده گی....
تمام خاطراتت را به یاد خواهم سپرد...با آن زندگی خواهم کرد...تا ابد



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 15 ارديبهشت 1393

فال

خدایا...

نگاه کن تو چشم من ، ببین عاشقش شدم
تو میدونی من  فقط اونو دارم
نگاه کن باز تو چشام ، میخوام دستشو بگیرم
اگه عشق من نشه ، میمیرم..

خدایا  اگه هنوز بنده ی تو ام  بشنو حرفمو

حرف قلبمو من بدون اون نمیتونم

خدایا اگه یه وقت کم بیاره و پر بگیره و تا ابد بره

شک نکن منم نمیمونم..

******************

تو...

نگو رفتیو مهم نیست ، چی به سر من اومد
نگو میخواستی بمونی ولی ، تو فالت رفتن اومد

آه..



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393

از دستت دادم؟

ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ !
ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ ﺷﮑﺴﺖ ، ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﺵ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻫﺮﺷﺒﻢ ﺷﺪ .
ﯾﮑﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ .
ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻦ قلب ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯽ !
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ، ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . . .



نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 27 فروردين 1393

فردا

برایش نوشتم:
“به امید فردای بهتر”
دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرد !
بعدهـــــــــــا فهمیدم
آن روز “الف” فردا را
یادم رفته بــــــــــود



نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 27 فروردين 1393

من...

من ،
با کناری ات
کنار نمی آیم !
کنار می روم ……



:: برچسب‌ها: من, ,
نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 27 فروردين 1393

نیاز
 
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت ، كه تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد...كه وقتی تو اوج تنهایی هستی ،
با چشماش بهت بگه : هستم تا ته تهش ! هستی !؟


نوشته شده توسط milad در یک شنبه 10 فروردين 1393

دیوونگی

من دیگه دیوونه نیستم خوبه خوبم نازنینم
دیگه رویایی ندارم حتی خوابم نمی بینم
من دیگه دیوونه نیستم یک کمی فقط شکستم
این روزا از بس که مرده ام یک کم از زندگی خسته ام
من دیگه دیوونه نیستم

دیگه فهمیدم که شادی هیچ زمانی ابدی نیست
تنهایی و غصه خوردن حس بدی نیست
یاد گرفتم ماه دیگه اشتباه نگیرم
از رو عادت که گاهی گریه می کنم می میرم
من دیگه دیوونه نیستم

می دونی بدون چشمات یک کمی زندگی سخته
زیر بار بی پناهی طاقت خستگی سخته
خوبم اما گاهی وقتا یه جورایی بی قرارم
توی این دنیا به هیچکی دیگه هیچ حسی ندارم
من دیگه دیوونه نیستم
دیگه دستاتو نمی خوام
این روزا خیلی شبیه همه آدمای دنیام
آدمایی که یه عمره گم شدن تو ساده ی هم
تنها دل خوشی همینه که دیگه دیوونه نیستم
من دیگه دیوونه نیستم



:: برچسب‌ها: متن آهنگ, حمید حامی, دیوونگی,
نوشته شده توسط milad در شنبه 24 اسفند 1392

تقویم

باور کن که عمر شب کوتاهه

روزهای قشنگ تری در راهه

آسونه که پرشی از عشق و امید

باید که خالی شی از این تردید

تا اونور مرزا آسمون ؛ از خنده و خوشبختی بخون

با هم میشه تا فتح قله ها رفت

اینجاست همون جایی که باید دل به دریا زد تا بشکنی این منو

که صبح کنی این شبو

نگذار که تقویم تعداد

دل لرزه هاتو بشماره تو اوج نیاز

فردا تو دستای ماست



:: برچسب‌ها: تقویم, حمید حامی, متن آهنگ,
نوشته شده توسط milad در شنبه 24 اسفند 1392

تولدت مبارک



نوشته شده توسط milad در شنبه 24 اسفند 1392

دو راهی عشق

سخت ترین دو راهی عشق دو راهی بین فراموش کردن و انتظار است

گاهی کامل فراموش میکنی،

و بعد میبینی که باید منتظر میماندی.

و گاهی آنقدر منتظر میمانی ،

که میفهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی..



:: برچسب‌ها: عشق,
نوشته شده توسط milad در شنبه 24 اسفند 1392

مارکده

می خواهم اعتماد کنم ...

اما بد جایی دنیا آمده ام...

زمین...

جایگاه مارهای خوش خط و خالی بود که هر روز مرا نیش می زدند...!



:: برچسب‌ها: اعتماد, زمین, متن, احساسی,
نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 15 اسفند 1392

کاش درک کنی که...

کاش درک کنی که...

تنهام....بی کس نیستم...!


مغرورم...خودخواه نیستم...!


کم حرفم...لال نیستم...!


عصبی ام...بی احساس نیستم!


خندونم...بی غم نیستم!


شیطونم...دو رو نیستم!


صادقم...ساده نیستم!


دیوونم...احمق نیستم!


معمولی ام...تکراری نیستم!



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 15 اسفند 1392

قبول داری؟؟

کسی که توحرفاش زیاد میگه بیخیال
بیشتر از همه فکر و خیال داره
فقط دیگه حال و حوصله بحث و صحبت نداره !
قبول داری؟؟؟



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 15 اسفند 1392

حالم خوبه

یاد زخمای زبون روی دلم
یاد دردای عمیق من بخیر
یاد آتیش بازیای روز و شب
یاد سوز و شعله ور شدن بخیر
تک و تنها تو مسیرتم هنوز
دارم از وحشت جاده میگذرم
میگذرم از همه ی خوب و بدا
ولی از نبودنت نمیگذرم
اما حالم خوبه دلخوشی هام کم نیست
دیگه رو به راهم و زندگی مبهم نیست
حالا هر چی که ازت مونده برام
مث اسم و خاطرت مقدسه
واسه زنده موندنم بعد خدا
یادگاریایی که دادی بسه
یه کمی خسته و تلخ و غمزدم
نگرانم واسه روزی که میاد
اما باز ته دلم روشنه و
راضیم به هر چی که خدا بخواد
حالا حالم خوبه دلخوشی هام کم نیست
دیگه رو به راهم و زندگی مبهم نیست



:: برچسب‌ها: متن, آهنگ, امیر, عظیمی, امیر عظیمی, حالم خوبه, ,
نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 15 اسفند 1392

دروغ عاشقانه

 روشنی شبای تارم همدم ناشناسم
توی این سکوت کوچه با تو من نمی هراسم
بی تو من چه بی پناهم با تو من چه بی نیازم
ترانه ها جون می گیرن آخه تو صدای سازم
لحظه های با تو بودن لحظه های بی شکایت
لحظه های خوب عشقو تو سکوت بی نهایت
نگو این ترانه بازم یه دروغ عاشقانه س
نازنین حرف دلم رو,نگو که بازم بهانه س
قصه لیلی و مجنون قصه خواب و خیاله
عشق ما عشق حقیقی عشقی که همتا نداره
توی گرمی نگاهت یه سبد ترانه دارم
تو شبای بی ستاره واسه تو ماه رو میارم



:: برچسب‌ها: متن اهنگ, دروغ عاشقانه, امیر عظیمی, ,
نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 15 اسفند 1392

صاف و یکرنگ

بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است
ادعایشان آدمیت
کلامشان انسانیت
رفتارشان صمیمیت...
... حال.....
من دنبال یکی میگردم که
نه آدم باشد... ...
نه انسان...
نه دوست و رفیق صمیمی
تنها صاف باشد و صادق
پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن...
هیچ نگوید...
فقط همان باشد که سایه اش میگوید
صاف و یکرنگ..



نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 16 بهمن 1392

چون باد میروی

 



نوشته شده توسط milad در شنبه 28 دی 1392

حالم بده

 



نوشته شده توسط milad در شنبه 28 دی 1392

دلتنگ پرواز

 



نوشته شده توسط milad در شنبه 28 دی 1392

به سلامت



نوشته شده توسط milad در شنبه 28 دی 1392

تنهایی بهتر است

تنهایی ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ
ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ.....!



نوشته شده توسط milad در شنبه 28 دی 1392

تقدیر

باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست
با این که بی تاب منی ، بازم منو خط می زنی
باید تو رو پیدا کنم ، تو با خودت هم دشمنی

کی با یه جمله مثل من ، می تونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
دل گیرم از این شهر سرد ، این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر می کنی ، حس می کنم از راه دور

آخر یه شب این گریه ها ، سوی چشامو می بره
عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی می پره
باید تو رو پیدا کنم ، هر روز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی
پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو ، احساسمو باور کنی



نوشته شده توسط milad در یک شنبه 15 دی 1392

قول بده

به من قــول بده در تمـامــی سال هایی که باقی مانده تا ابــــد!! مـواظــب خودت باشــی...شاید... دیگــر نباشم که یادآوریت کنم



نوشته شده توسط milad در یک شنبه 15 دی 1392

پاییز

رو نيمكت بي تو تو قلب پاييزم
تا تو بياي خوبم هستم نمي ريزم
رو نيمكت بي تو برگا رو مي شمارم
هر وقت مي خندم هر وقت مي بارم
تو نم نم بارون ياد تو همرامه
اين شهر غمگين باز زير قدم هامه
وقتي كه تو نيستي دنيا بياد پيشم
يادت كه ميفتم دلتنگ تر ميشم

روزام بدون تو مثل همن همه
هيشكي مثه تو نيست شكل غمن همه
دور و برم پره از اين و اون ولي
جاتو نمي گيرن خيلي كمن همه

از تو چه پنهون اين دلشوره و غم درد
دنيامو پر كرده هروقت شد برگرد
هر وقت شد برگرد تا خوب تر باشم
تا تو بياي هستم از هم نمي پاشم



نوشته شده توسط milad در یک شنبه 15 دی 1392

عاشقتم

 

میون صد هزار تا حرف تو میلیون ها گل آوازه
تمومش گشتمو گشتم نبود در حد و اندازه
نبود حرفی که بتونم باهاش بگم حسی رو که می خوام
به جز یک واژه ی ساده که پر کرده همه دنیام
عاشقتم
مثل عطر دعا .مثل رنگ خدا
مثل من که نفس به نفس با تو هستم همه جا
عاشقتم
برای گفتن حسم هنوز یک واژه کم دارم
که تو شعرام به جای اون همیشه نقطه میذارم
منی که با این احساس یه عمره زندگی کردم
نه میدونم ، نه میتونم که به چشمات بفهمونم
عاشقتم



نوشته شده توسط milad در شنبه 14 دی 1392

قسمت

وقتی قسمتم نمیشه، عاشقونه با تو باشم
روی گونه های خیسم، دونه دونه اشک میریزم
وقتی قسمتم نمیشه، دست گرمتو بگیرم
غیر این چاره ای نمونده، که یه گوشه ای بمیرم
دست تقدیر، دست قسمت، منو از دلم جدا کرد
این جدایی، بی بهونه، همه هستیمو فدا کرد
دل بریدم، که نبندم، دل به تکرار جدایی
قسمتم نمیشه انگار، با تو هم صدا بخونم
شب تاریک نگامو، تا سحر با تو بمونم



نوشته شده توسط milad در سه شنبه 3 دی 1392

تاوان

دیگه حرفی نزن دیره، خودم حرفاتو می دونم
نپرس میبخشمت یا نه ،می خوام اما نمی تونم

دیگه دلخور نباش از من ،اگه رفتار من سرده
کسی که داره غرق میشه، به ساحل بر نمی گرده

خودم باور نمی کردم، از آغوش تو برگردم
ولی حالا تموم میشه ،اون عشقی که شرو کردم

منو باور نکردی و ،نگفتی چی سرم میاد
حالا می تونی تنها شی ،همون شد که دلت می خواد

دیگه حرفی نزن دیره ،خودم حرفاتو می دونم
نپرس می بخشمت یانه، می خوام اما نمی تونم

از اون وقتی که شک کردی، من این روزا رو میدیدم
می خوام خلوت بشه دنیا، دارم تاوانشم میدم

خودم باور نمی کردم ،از آغوش تو برگردم
ولی حالا تموم میشه ،اون عشقی که شرو کردم

منو باور نکردی و، نگفتی چی سرم میاد
حالا می تونی تنها شی ،همون شد که دلت می خواد

شعر: مانی رهنما



نوشته شده توسط milad در جمعه 22 آذر 1392

مسافر پاییزی
یه پاییز ِ دیگه بازم تو راهه *** بازم چشام به راه ِ تو سیاهه
    گفتی عشق بهار جدایی داره  *** گفتی خزون که شد میایی دوباره
خزون غرور ِ ابرا رو شکسته ***  زمین پر شده از برگای خسته
       ولی قلبای یادگاری ما   *** رو سینه ی درخت غم نشسته
برگرد
تنم دوباره با عشق تو تب کرد *** بازم نبودنت حالمو بد کرد     
برگرد
همه سهم من از خزون همینه *** بشینم روز و شب به انتظارت
همه ترسم از اینه مثل هر سال ***  فراموشت بشه قول و قرارت
  ببین که باد سرد ِ بی تَرَحُم *** داره باز بوی بی کسی میاره
     آهای مسافر ِ پاییزی ِ من *** یه وقت گم نکنی راهو دوباره



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 2 آبان 1392

 



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 22 مهر 1392

من همون آدم قبلم

من همون آدم قبلم ... با همون عشق قدیمی
با همون زخمای کهنه ... با همون لحن صمیمی

من همون آدم قبلم ... تو عوض شدی که دیگه
حرفت و دلت یکی نیست ... هر کدوم یه چیزی میگه

از همون روزای اول ... راهمون از هم جدا بود
اون همه دیوونه بازی ... اشتباه بود، اشتباه بود

این همه وقته گذشته ... با هم آشنا نمی شیم
نمی دونم، نمی فهمم ... ما چرا جدا نمی شیم

من همون آدم قبلم ... تو عوض شدی، بریدی
پای حرفمون نموندی ... رفتی پاتو پس کشیدی

رد پاتو که گرفتم ... چه چیزایی که ندیدم
از تو با هر کی که گفتم ... نمی دونی چی شنیدم

توی چشم هم یه بارم ... خوب و محترم نبودیم
هر کی کار خودشو کرد ... ما حریف هم نبودیم

این همه وقته گذشته ... با هم آشنا نمی شیم
نمی دونم، نمی فهمم ... ما چرا جدا نمی شیم

شعر:علیرضا آذر

 



نوشته شده توسط milad در یک شنبه 14 مهر 1392

یک سیب کال پژمرده

یک سیب کال یا عشق پژمرده

هر دوش برای هر دومون کم بود

بازنده ی این انتخاب سخت

از اول این قصه آدم بود

این اشتباه ساده از اون بود

قانونُ بد گفتن برای ما

تشویق مال یک نفر باشه

تنبیه برای هر دوتای ما

بازی رو آدم باخته و حالا

باید جدایی سهم ماهاشه

تا کی گناه یک نفر باید

یک عمر روی دوش ما باشه ؟

اما بدون آدم گناه تو

از خوردن سیبای کالم نیست

جرم تو دلبستن به عشقت بود

تاوان این دلبستگی کم نیست

بازی به اونجایی رسیدش که

ممنوعه شد میوه ی عشق تو

دیگه نه راهی موند واسه برگشت

نه سیب واسه یه اشتباه نو ...

شعر:عبدالجبار کاکایی



نوشته شده توسط milad در جمعه 22 شهريور 1392

شک...

دارم به اون روزای خوب
حتی خودم شک می کنم
حتی به این دلتنگی 
بعد از توام شک می کنم

این یک جنون ساده که
تو مغز من افتاده نیس
شک می کنم حتی به تو
این اتفاقی ساده نیس

مسئله ی رفتنتُ
هی با خودم حل می کنم
من فکر کردن به تو رو
با قرص مختل می کنم

روزای بی تو زندگی
کابوس شب های منه
این شعرهای بعد تو
تاثیر تنها بودنه...

شعر:عبدالجبار کاکایی



:: برچسب‌ها: شک, جنون, دلتنگی,
نوشته شده توسط milad در جمعه 22 شهريور 1392

روز میلادم گذشت

روز میلادم گذشت

متفاوت تر از همیشه...

صفحه ای از زندگی ام را آغاز کرده ام... 

بی روح... بی احساس... خالی از عشق و خاموش

رنگ و بویی تازه می خواهم... آرزوی تازه می خواهم

 آنچنان در لاک خود بودم که یک ماه از روز میلادم بی آنکه بدانم گذشت...



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 18 شهريور 1392

من خیس بارونای هر روزم

هر جا برم حال و هوای تو

دست از سر من بر نمی داره

کبریت روشن کن تو تاریکی

دیوونگی حال خوشی داره

 

کاش این غرور خسته بنشینه

کاش اون هوای گریه برگرده

من سعی کردم مهربون باشم

لحن منُ دنیا عوض کرده

 

با من که هستی چترتُ وا کن

آغوش من هر روز بارونه

باور نکن پیش تو آرومم

پشت سکوتم، گریه پنهونه

 

من خیس بارونای هر روزم

با من که هستی چترتُ وا کن

کبریت روشن کن تو تاریکی

بی تابی دستامُ پیدا کن

 

من عاشقت بودم، تواین دنیا

عاشق شدن دیوونگی می خواد

کبریت روشن کن که برداره

مردی که قلبش رو زمین افتاد

 

هر جا برم حال و هوای تو

دست از سر من بر نمی داره

کبریت روشن کن تو تاریکی

دیوونگی حال خوشی داره

 

شعر:عبدالجبار کاکایی



نوشته شده توسط milad در پنج شنبه 21 شهريور 1392

سیب سرخ



نوشته شده توسط milad در سه شنبه 11 تير 1392

(گریه هاي دلتنگ)

تا کجاي قصه ها باید ز دلتنگی نوشت؟
تا به کی بودن بازیچه دست سرنوشت؟
تا به کی با ضربه هاي درد باید رام شد؟
یا فقط با گریه هاي بی قرار آرام شد؟
بهر دیدار محبت تا به کی انتظار؟
خسته ام از زندگی با غصه هاي بی شمار



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 9 ارديبهشت 1392

دلم دیوانه ی توست

در خلوت دلم ، در ھمنشینی با غمھا ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمھا
این چشمھای خیس ، ھمان چشمھاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار
میفھمی معنای دلتنگ شدن را ، میفھمی معنی انتظار را؟
نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است
انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است
خیالی نیست ، من ھمچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال....



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 9 ارديبهشت 1392

فال حافظ

هیچ کس اشکی براي ما نریخت
هر که با ما بود نیز از ما گریخت
چند روزي است حالم دیدنیست
گاه بر روي زمین زل میزنم
گاه بر حافظ تفال می زنم
حال هم حافظ که فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت
ما ز یاران چشم یاري داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم



نوشته شده توسط milad در دو شنبه 9 ارديبهشت 1392

خنجر

واسه نیمه جونم یه خنجر بسه.بزن توی قلبم کل کل نکن
سرم موندنت روم منت نذار.تو می خوای بری پس معطل نکن
دیگه راه برگشت نداری برو.دل خسته به سیم آخر زده
دوستت دارمات بدتر از ناسزاست.تمومش کن و دیگه فحشم نده
ببینم مگه تو خدایی نداری.خدایی نداری.خدایی نداری
که هر چی عذابه سر من میاری.سر من میاری.سر من میاری
تو از این دل من آخه چی می دونی.بگو چی می دونی.آخه چی می دونی
همون جا که هستی.تو باید بمونی.تو باید بمونی.تو باید بمونی
من ِ غرق عشقو تو بازی نده.تظاهر نکن خسته از بازی َم
گذشته آب ِ رسواییَت از سرم.اگه رفتنت مرگه باز راضی َم
واسه این دل خسته و نیمه جون.بذار رفتنت تیر آخر بشه
یه عمر با دروغ عاشقم کردی و...همین بهتر این عشق پر پر بشه

 



نوشته شده توسط milad در جمعه 30 فروردين 1392

2cc

کجایی که تنها شبا رو میخوابم
یه کابوس وحشی میاد هی سراغم
اخه وقتی رفتی نگفتی میترسم
شبا هر صدایی میاد من میلرزم
تو گفتی بیا تا بگیریم تو آغوش
تو قول داده بودی نشم من فراموش
تو رفتی نگفتی مبادا بلرزم
مبادا بددون تو یک وقت بلغزم
بیا و ببین ادما صف کشیدن
میگن اون که رفته امونم بریدن
یعنی خونه من نداشت هیچ حرارت
که تو دور آتیش بشینی به ذلت

 



نوشته شده توسط milad در جمعه 30 فروردين 1392

پسر که باشی

اما پسر بودن لذت دارد!!
پسر که باشی افق آیندت تکیه گاه بودن است
همیشه در سر می پرورانی که باید پناه یکی باشی
باید خودت را در برابر تمام هوسها، عشوه ها و نگاه ها بیمه کنی
باید سخت بنظر آیی و همواره صدای شکستنت را فقط و فقط خودت بشنوی
پسر بودن لذت دارد، لذتی تلخ که گویای مردانگی ات باشد
فارغ از سردی جاده ها ، تنها اما استوار؛ در راه نبرد ،
شاید نبرد با احساس لطیف درونت... !!!



نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 23 اسفند 1391

خاطره

غمگین ترین جای خاطره اونجاییه که
کم کم احساس میکنی
چهرش داره از یادت میره.....
!



نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 23 اسفند 1391

غم تنهایی

چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصه اش قد یک دنیا میشه
میره یک گوشه پنهون میشینه
اونجا رو مثل یه زندون میبینه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواش یواش خونه ی دل در میزنه
یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باد داره زاغِ ابرا رو چوب میزنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه



نوشته شده توسط milad در سه شنبه 22 اسفند 1391

زندون دل

پشت این پنجره ها دل میگیره
غم و غصه دل رو تو میدونی
وقتی از بخت بدم حرف میزنم
چشام اشک بارون میشه تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره تو میدونی
هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم تو میدونی
***
میخوام امشب با خدا شکوه کنم
شکوه های دلمو تو میدونی
بگم ای خدا چرا بختم سیاست
چرا بخت من سیاست تو میدونی
پنجره بسته میشه،شب میرسه
چشام آروم نداره تو میدونی
اگه امشب بگذره فردا میشه
مگه فردا چی میشه تو میدونی
***
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره تو میدونی
هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم تو میدونی



نوشته شده توسط milad در سه شنبه 22 اسفند 1391

زخمی

منو تو توي اين دنيا ، يه درد مشترک داريم
دوتامون خسته ي درديم ، روو قلبامون ترک داريم
منو تو کوه درديم و ، يه گوشه زخمي افتاديم
داريم جون ميکنيم انگار ، روو زخمامون نمک داريم
تمووم زندگيمون سوخت ، تمووم لحظه هامون مرد
هواي عاشقيمونو ، هواي بي کسيمون برد
من و تو مال هم بوديم ، من و تو جون هم بوديم
خوره افتاد به جون ما ، تمومه جونمونو خورد

منو تو توي اين دنيا ، اسير دست تقديريم
همش دلهره داريمو ، با اين زندگي درگيريم
نفس که ميکشيم انگار ، دارن شکنجمون ميدن
داريم آهسته آهسته ، توو اين تنهايي ميميريم
شديم مثل يه ديواري ، که کم کم داره ميريزه
هواي خونمون سرده ، مثه غروب پاييزه
تقاص چيو ما داريم ، به کي واسه چي پس ميديم
آخه واسه ما اين روزا ، چرا انقد غم انگيزه



:: برچسب‌ها: متن, ترانه, زخمی,
نوشته شده توسط milad در چهار شنبه 9 اسفند 1391

غرق شدن در دریا

یک احساس نیست تنهایی
تنهایی کابوس است
اما بزرگترین کابوس
بعد از آمدن و رفتن تو
نبودن تو همان غرق شدن در دریاست



نوشته شده توسط milad در سه شنبه 8 اسفند 1391

مطالب پیشین
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by tick33
Design By : wWw.Theme-Designer.Com